علي عليه السلام از نگاه معاويه
قيس بن ابي حازم: «مردي نزد معاويه آمد، و مسئله اي پرسيد، معاويه گفت: «برو از علي بن ابي طالب بپرس، زيرا او اعلم و داناتر است». مرد گفت: من از تو پاسخ مي خواهم. معاويه گفت: «واي بر تو، خوش نداري پاسخ مردي را بشنوي که رسول خدا صلي الله عليه و اله طعام دانش را از زبان خود در کام جان او ريخت است و رسول خدا صلي الله عليه و اله به او گفت: تو نسبت به من، در مقام هارون نسبت به موسي مي باشي.»(1)
بي مانندي علي عليه السلام در ساده زيستي
احنف بن قيس: «روزي احنف بن قيس در ماه مبارک رمضان بر سفره معاويه به افطار نشسته بود. انواع زياد و فراوان غذا او را متحير کرد؛ اشکش جاري شد. معاويه علت را پرسيد؛ گفت: به ياد افطاري افتادم که در خانه ي علي عليه السلام دعوت بودم که چه ساده بود. معاويه گفت: از علي مگوي که او را مثل و مانند نيست.»(2)
خبر شهادت علي عليه السلام و عکس العمل معاويه
معاويه سئوالاتي که جواب آن ها را نمي دانست، از علي عليه السلام استفتا مي کرد، وقتي خبرشهادت اميرالمؤمنين به معاويه رسيد گفت: «فقه و علم با مردن علي بن ابي طالب رخت بربست.»(3)
ستايش علي عليه السلام از زبان معاويه
روزي محصن ضبي بر معاويه وارد شد، معاويه از او پرسيد از کجا مي آيي؟ او گفت: از نزد بخيل ترين مردم، علي بن ابي طالب! در اين حال معاويه بانگ برآورد وگفت: «واي بر تو، چگونه علي را ابخل الناس مي گويي در حالي که علي عليه السلام اگر يک خانه پر از طلا و يک خانه پر از نقره داشت، طلاها را بيشتر از نقره ها به بينوايان مي داد، و به طلا و نقره مي گفت: اي طلاي زرد و اي نقره ي سفيد! غير علي را فريب دهيد، آيا متعرض من مي شوي يا مرا تشويق مي کني و مي فريبي؟ هرگز، هرگز فريب تو را نمي خورم، به تحقيق که تو را سه طلاقه کردم که ديگر رجوعي در اين نيست.»(4)
اعترافات معاويه به فضايل علي عليه السلام
معاويه در نامه اي به علي عليه السلام نوشت: «به جانم سوگند که من منکر فضايل اسلام و خويشاوندي تو با رسول خدا صلي الله عليه و اله نيستم.»(5)
معاويه به ابوهريره گفت: «گمان نمي کنم که من براي زمامداري، از علي عليه السلام، سزاوارتر باشم.»(6)
امام احمد بن حنبل و ديگران از قيس بن ابي حازم نقل کرده اند که گفت: مردي به نزد معاويه رفت و از مسئله اي سئوال نمود. معاويه گفت: «از علي عليه السلام سئوال کن که او از من داناتر و آگاه تر است.آن مرد گفت: اي امير به نظر من جواب تو از اين مسئله خوشايندتر از جواب علي عليه السلام باشد. معاويه گفت: چه بد حرفي زدي و به انگيزه ي کار ناشايسته اي بدين جا آمدي! تو از مردي کراهت مي ورزي که رسول خدا صلي الله عليه و اله ـ همانند مرغي که جوجه اش را غذا مي دهد ـ وي را از علم ودانش فراوان سير و سيراب مي نمود...».